یادداشت های یک طلبه

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۴ ب.ظ

قسمت دهم مستند زیبای حیفا

«حیفا-10»

😒 [تقریبا کار گره خورد و دیگه نمیشد چندان کار خاصی کرد. چون سر نخ هایی که داشتیم یا مرده بودند یا گم شده بودند و یا مثل سیف محمد معارج، چیز خاصی در کمچه نداشتند و همکاریشون محدود بود.

شواهد از این قرار بود که اون دو ماه ( که آمریکایی ها و اسرائیلی ها همه زندان بانان عراقی را از ابوغریب اخراج کرده بودند) یه جورایی نقطه عطف خاصی در منطقه غرب آسیا در ابوغریب داشت رقم میخورد که نمیشد به این راحتی ازش گذشت! تا اینکه پس از دو سه ماه تحقیق و پرس و جو یک معجزه رخ داد‼️

🤔 به خانمی در فیس بوک برخوردیم (البته نه چندان اتفاقی) که نظرمون را جلب کرد. پس از مشورت با بچه های ژنتیک، از چشماش و نوع موهاش فهمیدند که نژادش به نژاد حفصه یا همون حیفا نزدیکه. حالا توضیحش مفصله که چطوری باهاش پل زدیم و دلش را به دست آوردیم تا یه گوشه چشمی نشون داد (چون روش کارامدی هست و همچنان در پروژه های دیگه هم داره جواب میده از توضیحش معذورم) تا اینکه ... اصلا اجازه بدید تکه هایی از اون مکالمات تقدیم کنم که بدونید دنیا چه خبره❓‼️]

⛔️ چرا وقتی در یاهو پیام میذاری، آیدیت به نام «تامار» هست؟ تامار کیه؟

⭕️ تامار اسم واقعیمه! دیوید من خیلی چیزا را بهت نگفتم.

⛔️ تامار؟ اسم جالبیه. منو نترسون تامار! مثلا چی بهم نگفتی؟

⭕️ من در شیکاگو زندگی نمیکنم.

⛔️ میدونم. تو الان در تل آویو هستی. مگه نه؟

⭕️ اره! دوس داشتم خودم بهت بگم تا فکر نکنی چیزی واسه کتمان دارم.

⛔️ اشکال نداره. از اون چیزایی بگو که دوس داری بدونم.

⭕️بذار یه چیزی واست تعریف کنم: بر اساس منابع دینی یهودی و مسیحی، «تامار» (به معنی درخت خرما) بیوه عیر، پسر یهودا (یکی از پسران یعقوب که قوم یهود نیز از نسل وی هستند) بود که پس از مرگ شوهرش با اونان ازدواج کرد. یهودا که پدر شوهر تامار بود، با وی همبستر شد. این عمل بعدها در شریعت موسی ممنوع شد. تامار از یهودا حامله گشت و دو پسر به نام‌های فارص و زارح زایید.

یهودا هنگامی‌که از ولادت این دو فرزند آگاه شد، دستور داد تامار را زندانی کرده و سپس در آتش بسوزانند، اما تامار که مهر و عصای یهودا را نگه داشته بود، در خلوت به او یادآوری کرد که او از خود وی حامله گردیده است.

تامار در دین ما شخصیت برجسته ای هست و اسم من را همنام تامار قرار دادند. ینی اسم خیلی از مردان و زنان مثل من را هم نام بزرگان دین و آیینمون میذارن.

⛔️ اینو هم میدونستم که شما خیلی به بزرگان و اعتقاداتتون احترام میذارین و مثل ما ترکیه ای ها نیستید. ما ترکیه ای ها معلوم نیست اصلا آسیایی هستیم یا اروپایی؟ مسلمونیم یا نامسلمون؟ جزو اتحادیه اروپا هستیم یا نه؟ از تروریسم حمایت میکنیم یا نه؟ کلا ملّت قشنگی هستیم! راستی تو چرا وقتی میخوای شبها پیام بدی، مقیّدی که از یاهو پیام بدی❓‼️

⭕️ چون وقتی خونه کسی هستم میتونم وقتی خوابه از لب تاپش استفاده کنم. من هفته ای دو سه بار میام اینجا...

[بچه ها شروع کردند در طول مکالمه من با تامار، لب تاپی که تامار داشت با اون به من پیام میداد را هک کردند و دیدیم که بعله‼️😳 چه خبره در این لب تاپ؟! خدای من! این کامپیوتر کیه که در ویندوز دومش که رمز سختی هم واسش گذاشته بود، اسناد مختلفی از بازجویی های ابوغریب و حتی بعضی از عکس ها و فیلم های نایاب را جمع کرده و داشته مرتب میکرده❓‼️ سر از یه سری اطلاعات جالب درآوردیم که معلوم بود هم صاحب خونه به تامار خیلی اعتماد داشته که الان داره با لب تاپش کار میکنه و هم خود شخص صاحب خونه یک آدم رده پایین نباید باشه..

 لذا با حساسیت بیشتری هم تامار را دنبال کردیم و هم اطلاعات لب تاپ اون شخصی که نمی شناختیمش دقت کردیم... بعد از حدودا دو ماه در به دردی و آوارگی، داشت دنیای جدیدی روی پروژه باز میشد... اما امکان داشت همین هم یک تله باشه...]
ادامه دارد...
کانال دلنوشته های یک طلبه




نوشته شده توسط محمد مهدی AB
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

قسمت دهم مستند زیبای حیفا

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۴ ب.ظ

«حیفا-10»

😒 [تقریبا کار گره خورد و دیگه نمیشد چندان کار خاصی کرد. چون سر نخ هایی که داشتیم یا مرده بودند یا گم شده بودند و یا مثل سیف محمد معارج، چیز خاصی در کمچه نداشتند و همکاریشون محدود بود.

شواهد از این قرار بود که اون دو ماه ( که آمریکایی ها و اسرائیلی ها همه زندان بانان عراقی را از ابوغریب اخراج کرده بودند) یه جورایی نقطه عطف خاصی در منطقه غرب آسیا در ابوغریب داشت رقم میخورد که نمیشد به این راحتی ازش گذشت! تا اینکه پس از دو سه ماه تحقیق و پرس و جو یک معجزه رخ داد‼️

🤔 به خانمی در فیس بوک برخوردیم (البته نه چندان اتفاقی) که نظرمون را جلب کرد. پس از مشورت با بچه های ژنتیک، از چشماش و نوع موهاش فهمیدند که نژادش به نژاد حفصه یا همون حیفا نزدیکه. حالا توضیحش مفصله که چطوری باهاش پل زدیم و دلش را به دست آوردیم تا یه گوشه چشمی نشون داد (چون روش کارامدی هست و همچنان در پروژه های دیگه هم داره جواب میده از توضیحش معذورم) تا اینکه ... اصلا اجازه بدید تکه هایی از اون مکالمات تقدیم کنم که بدونید دنیا چه خبره❓‼️]

⛔️ چرا وقتی در یاهو پیام میذاری، آیدیت به نام «تامار» هست؟ تامار کیه؟

⭕️ تامار اسم واقعیمه! دیوید من خیلی چیزا را بهت نگفتم.

⛔️ تامار؟ اسم جالبیه. منو نترسون تامار! مثلا چی بهم نگفتی؟

⭕️ من در شیکاگو زندگی نمیکنم.

⛔️ میدونم. تو الان در تل آویو هستی. مگه نه؟

⭕️ اره! دوس داشتم خودم بهت بگم تا فکر نکنی چیزی واسه کتمان دارم.

⛔️ اشکال نداره. از اون چیزایی بگو که دوس داری بدونم.

⭕️بذار یه چیزی واست تعریف کنم: بر اساس منابع دینی یهودی و مسیحی، «تامار» (به معنی درخت خرما) بیوه عیر، پسر یهودا (یکی از پسران یعقوب که قوم یهود نیز از نسل وی هستند) بود که پس از مرگ شوهرش با اونان ازدواج کرد. یهودا که پدر شوهر تامار بود، با وی همبستر شد. این عمل بعدها در شریعت موسی ممنوع شد. تامار از یهودا حامله گشت و دو پسر به نام‌های فارص و زارح زایید.

یهودا هنگامی‌که از ولادت این دو فرزند آگاه شد، دستور داد تامار را زندانی کرده و سپس در آتش بسوزانند، اما تامار که مهر و عصای یهودا را نگه داشته بود، در خلوت به او یادآوری کرد که او از خود وی حامله گردیده است.

تامار در دین ما شخصیت برجسته ای هست و اسم من را همنام تامار قرار دادند. ینی اسم خیلی از مردان و زنان مثل من را هم نام بزرگان دین و آیینمون میذارن.

⛔️ اینو هم میدونستم که شما خیلی به بزرگان و اعتقاداتتون احترام میذارین و مثل ما ترکیه ای ها نیستید. ما ترکیه ای ها معلوم نیست اصلا آسیایی هستیم یا اروپایی؟ مسلمونیم یا نامسلمون؟ جزو اتحادیه اروپا هستیم یا نه؟ از تروریسم حمایت میکنیم یا نه؟ کلا ملّت قشنگی هستیم! راستی تو چرا وقتی میخوای شبها پیام بدی، مقیّدی که از یاهو پیام بدی❓‼️

⭕️ چون وقتی خونه کسی هستم میتونم وقتی خوابه از لب تاپش استفاده کنم. من هفته ای دو سه بار میام اینجا...

[بچه ها شروع کردند در طول مکالمه من با تامار، لب تاپی که تامار داشت با اون به من پیام میداد را هک کردند و دیدیم که بعله‼️😳 چه خبره در این لب تاپ؟! خدای من! این کامپیوتر کیه که در ویندوز دومش که رمز سختی هم واسش گذاشته بود، اسناد مختلفی از بازجویی های ابوغریب و حتی بعضی از عکس ها و فیلم های نایاب را جمع کرده و داشته مرتب میکرده❓‼️ سر از یه سری اطلاعات جالب درآوردیم که معلوم بود هم صاحب خونه به تامار خیلی اعتماد داشته که الان داره با لب تاپش کار میکنه و هم خود شخص صاحب خونه یک آدم رده پایین نباید باشه..

 لذا با حساسیت بیشتری هم تامار را دنبال کردیم و هم اطلاعات لب تاپ اون شخصی که نمی شناختیمش دقت کردیم... بعد از حدودا دو ماه در به دردی و آوارگی، داشت دنیای جدیدی روی پروژه باز میشد... اما امکان داشت همین هم یک تله باشه...]
ادامه دارد...
کانال دلنوشته های یک طلبه


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۹
محمد مهدی AB

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی